اخرین ایمیلی که بهم زد این جمله بود:

میشه الان یه زنگ بزنی؟

.

البته من اینکار رو نکردم . و دلایل خودم رو داشتم.

ولی گاهی به این فکر می کنم چقدر دنیای متن خالی از روح و عواطف می تونه باشه. 

گاهی این جمله رو می خونم و فکر می کنم این کلمه می تونه از سر عشق گفته شده باشه ، از سر محبت. دلتنگی . 

و پشیمون می شم از برقرار نشدن این ارتباط. 

و گاهی به این جمله فکر می کنم که می تونه از سر خشم و سردی باشه . 

برای اقرار گیری باشه. 

برای مطالبه و درشتی کردن باشه. 

و بعد خوشحال می شم از برقرار نشدن این ارتباط. 

اما با وجود برقرار نشدن این مکالمه، دلم می خواد نوعش رو از نوع جمله اول بدونم . 

و روی جمله :

"میشه الان یه زنگ بزنی "

از روی مونیتور گوشیم دست می کشم و به تموم جمله هایی که می تونست از پشت تلفن زیر گوشم نجوا بشه فکر می کنم. 

بهم نخندید، وقتی عاشق باشید همه اینها طبیعیه. 


تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

داستانهای کودکانه با آیسان آموزش یوگا گیگا پیپرز- دانلود رایگان مقاله-اکانت دانشگاهی-یوزر و پسورد دانشگاهی خانه ای دل فروشگاه تک لایت باکس گیمرها ابوالقاسم کریمی نماز ، طراوت روح